عاشقان هرچند مشتاق جمال دلبرند


دلبران بر عاشقان از عاشقان عاشق ترند

عشق می نازد به حسن حسن می نازد به عشق


آری، آری، این دو معنی عاشق یکدیگرند

در گلستان گر به پای بلبلان خاری خلد


نو عروسان چمن، صد جامه بر تن می درند

جان شیرین با لبت آمیخت، گویا، در ازل


گوهر جان من و لعل تو از یک گوهرند

ای رقیب از منع ما بگذر که جانبازان عشق


از سر جان بگذرند، اما ز جانان نگذرند

مردم و رحمی ندیدم زین بتان سنگدل


من نمی دانم مسلمانند یا خود کافرند؟

با تن لاغر هلالی از غم خوبان منال


تن اگر بگداخت باکی نیست جان می پرورند